راه های موفقیت

راه های موفقیت

ارائه دهنده مطالب آموزنده
راه های موفقیت

راه های موفقیت

ارائه دهنده مطالب آموزنده

چگونه شلختگی را در خانه مان از بین ببریم؟/شلختگی چیست؟

فرقی نمی کند کجای ایران باشی، دختر که باشی خیلی زود با رسم و رسوم خانه داری آشنا می شوی. رسم و رسومی که مجموعه ای از قوانین نانوشته است. قوانینی که همه باید آن را بدانند.برای همین هم چه دوست داشته باشی و چه نداشته باشی، مادرت از همان سال های اول زندگی کتاب قانون خانه و خانه داری را ورق می زند و هر روز بخشی از آن را به تو دیکته می کند. تو هم باید آن را یاد بگیری؛ تنبلی هم معنایی ندارد. بالا بروی، پایین بیایی باید این قوانین را فوت آب شوی.البته یک پرانتز هم باید باز کنم و آن این که این قانون در هر منطقه بسته به سنت ها و فرهنگ خاص آنجا، قدری تفاوت دارد. خب تو هم که قرار نیست خیلی از منطقه ات دور شوی؛ تازه اگر هم بشوی کلیات یکسان است، پس نگران نباش.یکی از فصل های جذاب (البته برای مادران) این کتاب نانوشته، «شلختگی» نام دارد. آه از نهادتان برنیاید. به قول مادرها، صبر کنید خودتان پدر و مادر شوید، آن وقت متوجه می شوید که بچه شلخته داشتن یعنی چه. اصلا یادتان باشد، این که مادرها مرتب می گویند «بچه چقدر شلخته ای»، «اینم شد اتاق؟ این شد کمد؟والله تو دیگه نوبر شلختگی هستی» و ده ها و صدها نوع دیگر از این کنایه ها، فقط و فقط به خاطر بچه هاست و بس. بچه هایی که یک روز باید در خانه خودشان به رتق و فتق امور بپردازند و آن موقع قدر تعلیم های روزگار جوانی را درک می کنند، چرا که زن و مرد شلخته همیشه هَشتَش گرو نُهَش است. کارهایش در هم می پیچد و کلافه از دست زندگی، آرامشش فدای شلختگی می شود.همه اینها را گفتیم و نوشتیم که متقاعد شوید مطالب این دو صفحه را خوب بخوانید و اگر پسندیدید به کار ببرید. شاید فقط مروری بر دانسته ها باشد و شاید حرف جدیدی برای شما داشته باشد.شلخته کیست و شلختگی چه تعریفی دارد؟ خیلی به محض دیدن چند برگ کاغذ که روی میز کار افتاده، تصور می کنند صاحب میز آدمی شلخته و بی نظم است در مقابل، گروهی هم هستند که لباس های به هم ریخته داخل کمد و تلنبار شده روی مبل و صندلی، ظرف های نشسته داخل ظرفشویی و انبوهی از مجله ها و روزنامه ها را که گوشه اتاق روی هم جمع شده، نادیده می گیرند و فکر می کنند اینها نشانه شلختگی نیست. پس بالاخره چه کسی شلخته است و کدام یک از افراد مرتب و تمیز هستند؟معمولا شلخته ها مشکلی با این اخلاق ندارند و فکر می کنند زندگی شان کاملا طبیعی است ولی اطرافیان شان از این وضع خسته می شوند و دائم آنها را سرزنش می کنند. برای همین گاهی حتی ممکن است این افراد تصور کنند دیگران با آنها مشکل دارند و شلختگی بهانه ای برای گرفتن ایرادهای جورواجور است.این موضوع بخصوص در زندگی مشترک و میان زن و شوهرها بسیار به چشم می خورد. همان ها که یکی تمیز است و شریک زندگی اش بی نظم. همسری که از صبح تا شب باید اسباب و لوازم دیگری را جمع و جور و خانه را مرتب کند و از بی فکری ها و بی نظمی های همسرش هم خسته و دلخور می شود.می گویند آنها که شلخته و بی نظم هستند این روش را در خانواده شان دیده و آموخته اند. گروهی هم باور دارند آقایان شلخته تر از خانم ها هستند. از نظر اینها، خانم ها باید با همسران شان بسازند و بی نظمی آنها را نادیده بگیرند. در صورتی که بعضی آقایان هم از داشتن زن شلخته شکایت می کنند و همین موضوع نشان می دهد، شلختگی فقط مختص آقایان نیست.بنابراین آنچه مهم است این که همه باید محیطی مرتب و تمیز برای زندگی داشته باشیم. باید سعی کنیم بی نظمی ها و شلختگی ها را در خانه به حداقل برسانیم و با چنین رفتاری دیگر اعضای خانواده را آزار ندهیم.در ضمن، مطمئن باشید اگر سال ها به شلختگی عادت کرده اید باز هم می توانید این روش را تغییر دهید و زندگی آرام و مرتبی را تجربه کنید؛ بی شک این کار ارزش امتحان کردن را دارد و نتیجه اش به نفع تان خواهد بود.این عبارت را بارها و بارها در خانه می شنویم، «انگار بمب خورده تو اتاقش». جمله ای که شده ورد زبان بابا و مامان، از بس که این برادر کوچک من اتاقش بهم ریخته و نامرتب بود. جمله ای که دیگر اثرش را هم از دست داده و به قول مامان هر چه بیشتر می گفتند، کمتر اثر می کرد.راستش را بخواهید من هم نمی توانم اتاق او را برایتان تعریف و تفسیر کنم. اتاقی که گاهی باز کردن درش هم مشکل می شد، از بس که خرت و پرت کف آن پخش و پلا بود. اتاقی که درهای کمدش به زور بسته می شد و روی میزش پر بود از لوازمی که اگر می خواستی تک تک شان را بشماری یک ساعتی وقتت را می گرفت. اتاقی که گاهی یک جفت جوراب در آن پیدا نمی شد، اما همان موقع ده لنگه جوراب جورواجور جلوی چشمت رژه می رفت.در همان دورانی که برادر کوچک بنده حرف هیچ کسی را گوش نمی داد و هر روز یک بمب جدید توی اتاقش منفجر می شد، یکی از دوستانش سری به او زد. از شانس برادر کوچک یا بهتر است بگویم از شانس ما، آن دوست کارشناسی ارشد روان شناسی اش را تازه به پایان رسانده بود.دو دوست یک ساعتی با هم حرف و گپ زدند و بعد از رفتن آقای روان شناس، من و مادر با دهان های باز و چشمان گرد دیدیم که برادر کوچک مشغول جمع و جور کردن اتاقش است. صد البته یک روز و دو روز که چندان افاقه نمی کرد، اما همین شروع برای ما که چند سالی تلاش بی فایده کرده بودیم، هم عجیب و هم خوشایند بود. البته از چهره ما دیدنی تر، قیافه بابا بود وقتی شب به خانه آمد و ماجرا را از زبان مامان شنید.آن روز گذشت و هر روز اوضاع بهتر می شد تا این که یک روز خیلی آرام، علت این تغییر را از برادر کوچک جویا شدم. اول خیلی راه نمی داد و ادامه حرف را نمی گرفت، اما به سبک و سیاق همه خواهر و برادرهای دیگر، کم کم یخش آب شد و زبانش بازوقتی از اتاق بیرون آمدم و مامان چهره گشاده مرا دید، او هم طاقت نیاورد و گفت: «زود باش بگو ببینم موضوع چیه؟» و مثل خیلی از مادرهای دیگر که تو فکرشان کلی آرزو برای بچه ها دارند ادامه داد: «نکنه خبریه؟»اما خنده مرا که دید خیالش قدری راحت و دلشوره اش کم شد که ماجرا چیز دیگری است. نشستم کنارش و گفتم «این دوست برادر کوچک بنده، برای پایان نامه ا ش یک طرح پژوهشی داشته که نتایجش از این قرار بوده که آدم های شلخته در امور مختلف زندگی مثل شغل، تحصیل، زندگی.مشترک و بچه داری (البته این دو مورد را به خاطر دل مادر با آب و تاب بیشتر گفتم) چندان موفق نیستند و برعکس آنها، افرادی که در دوره نوجوانی و جوانی به نظم و ترتیب اهمیت می دهندو جمع خانوادگی شان روی این موضوع حساس است در زندگی آینده، رشد و شکوفایی بیشتری دارند، آرام تر هستند و تنش و هیجانات کمتری را تجربه می کنند و این شده که برادر عزیزم عزمش را جزم کرده که از آن پیله شلوغ و پلوغش بیرون بیاید.»حرف های آن روز من و مامان تمام شد، اما تا امروز هم متوجه نشدم چه شد که برادر کوچکم با این سرعت مسیرش را تغییر داد، هر چه بود هم به خودش کمک کرد و هم فضای خانه را آرام تر ساخت.از آن به بعد من هم یقین کردم که زندگی دور از شلختگی ها (چه در خانه و چه در اجتماع) زندگی ای آرام تر و دلنشین تر است.از آن طرف بام نیفتیدبی نظمی و شلختگی خوب نیست. همه هم این را می دانند، اما تمیزی بیش از حد هم خوب نیست. اگر خیلی مرتب و منظم وسایل تان را در جای مخصوص بگذارید و هر چیزی را به درستی در جایش قرار دهید، هیچ ایرادی ندارد ولی اگر این کار به وسواس تبدیل شود و همه فکر و ذهن تان را مشغول کند، دیگر نمی شود از این رفتار دفاع کرد.البته بسیاری از کسانی که دچار چنین وسواسی هستند فکر می کنند کارشان طبیعی است و بقیه مردم بی فکرند و نمی دانند چطور باید خانه و زندگی شان را تمیز و مرتب نگه دارند. این گروه، معمولا فرصت کافی برای رسیدگی به سایر کارها را هم ندارد، چون از صبح تا شب مشغول جمع و جور کردن خانه شان هستند.هفت روز هفته، خانه را جارو می کنند، روزی چند مرتبه ظرف ها را می شویند، هر وسیله ای که روی زمین جا مانده باشد، سریع برمی دارند، می شویند و در جای خودش می گذارند و البته خیلی هم حواس شان هست که لوازم کج و نامرتب در جایش قرار نگیرد. با این همه کار، معلوم است که دیگر وقتی برای سرو سامان دادن به بقیه کارهای مهم خانه باقی نمی ماند!اینجا هم مثل بقیه مواردی که در زندگی با آن روبه رو هستیم، تعادل حرف اول و آخر را می زند. به این معنی که نه شلختگی و بی انضباطی خوب است و نه تمیزی و نظم بیش از حد. مسلما رفتاری متعادل که نه به سمت در هم ریختگی و بی نظمی پیش برود و نه موجب وسواس شود، بهترین راهکار خواهد بود. پس تا حد امکان تمیز و مرتب باشید، اما نگذارید این رفتار مثبت به شکل وسواس دربیاید.خانه ، نشان دهنده روحیه ساکنانش استمی گویند چهاردیواری اختیاری است. پس هرکس در این چهاردیواری، طوری رفتار می کند که دوست دارد و خودش می پسندد. البته قوانین خانواده هم سر جای خودش است، ولی در کل، محیط خانه فضایی است که افراد آزادتر و راحت تر از سایر مکان ها می توانند روحیات و علایق خود را نشان دهند. بی شک، نظم و ترتیب اعضای خانواده هم یکی از بهترین ویژگی هاست که به کمک آن می توانیم به روحیات اعضای خانواده پی ببریم.بعضی از خانه ها، تمیز و مرتب است، هر چیزی سر جای خودش قرار دارد و خانه از تمیزی برق می زند. در مقابل، خانه هایی هم هست که آشفتگی و به هم ریخته بودن لوازمش از همان لحظه اول ورود، چشم را می زند.گاهی این نامرتبی و بی نظمی، موقت است؛ مثل روزهایی که مهمان داریم و فرصت نمی شود همه وسایل را جمع و جور کنیم یا زمانی که بیمار می شویم و توانایی رسیدگی به کارهای خانه را نداریم. با این حال، برای بعضی از خانواده ها این بی نظمی به شکل عادت درمی آید و آنها همیشه شاهد چنین وضع هستند.آن طور که متخصصان می گویند بی انگیزگی، افسردگی، خستگی، نبود علاقه نسبت به زندگی خانوادگی و بی توجهی سایر اعضای خانواده نسبت به خانم خانه که مسئول انجام چنین کارهایی است همگی می تواند در ایجاد خانه ای به هم ریخته و نامرتب کمک کند.از طرف دیگر، داشتن چنین خانه ای و زندگی کردن در این آشفتگی هم می تواند به ضرر ساکنان خانه باشد. همه انسان ها طالب نظم هستند و به همین دلیل زمانی که در محیطی آشفته و نامرتب قرار می گیرند، احساس آشفتگی به آنها نیز منتقل خواهد شد و آرامش نخواهند داشت.پس بهتر است زودتر دست به کار شوید؛ شاید این بی اهمیتی و بی توجهی نسبت به تمیز نگهداشتن خانه، موضوعی جدی باشد که نیاز به درمان دارد. اگر چنین است، از متخصصان کمک بخواهید تا هرچه زودتر این مشکل برطرف شود.قوانینی برای داشتن یک خانه مرتبیک لنگه جوراب گوشه اتاق افتاده و یکی دیگه روی تختخواب، شلوارها و لباس های شسته و نشسته هم درهم و به هم ریخته روی مبل جمع شده. هر روز صبح، وقتی می خواهد از خانه بیرون بیاید و به محل کارش برود، چند دقیقه ای باید دنبال لباس های تمیزش بگردد؛ تازه اگر از زیر یک کوه لباس و خرت و پرت دیگر که روی هم تلنبار شده، هنوز بتوان لباس تمیزی پیدا کرد!دور تا دور خانه را که بگردی، ده ها شی ء مختلف پیدا می کنی که بدون هیچ نظم و ترتیبی همه جا پخش هستند. آشپزخانه هم که داستان خودش را دارد؛ به هم ریختگی و آشفتگی اسباب و لوازم آشپزخانه از یک طرف و بوی میوه های گندیده و غذاهای کپک زده ای که مدت هاست در یخچال و گوشه و کنار آشپزخانه مانده، از طرف دیگر حس و حال بدی به افراد می بخشد.اینقدر خانه شلوغ و درهم ریخته است که در نگاه اول، به نظر می رسد هیچ کاری از دست کسی ساخته نیست؛ مگر این که خانه را با همه اسباب و لوازمش بکوبند و از اول بسازند! در صورتی که شلوغ ترین خانه ها را هم می توان جمع و جور و مرتب کرد.فقط باید با صبر و حوصله، قدم به قدم پیش بروید و همه گوشه و کنار خانه را مرتب کنید. با این حال اگر می خواهید هیچ وقت خانه تان دچار چنین وضع نشود و اگر دوست دارید همیشه در خانه ای تمیز و مرتب زندگی کنید، خوب است از همان روزهای اول به فکر پیشگیری از به هم ریختگی و بی نظمی باشید. بی شک این کار راحت تر از جمع و جور کردن است.مسلما در هر خانه ای، هر چقدر هم که کوچک و کم جا باشد، هر یک از اشیا و لوازم جای مخصوصی برای خودش دارد؛ لباس ها، وسایل آشپزخانه، لوازم کار و درس بچه ها، کتاب ها، اشیای تزئینی و ... هر یک باید سر جای خودش قرار بگیرد.بعضی وقت ها، بخصوص زمانی که عجله داریم یا روزهایی که خیلی حال و حوصله جمع و جور کردن خانه را نداریم، اسباب و لوازم را در نزدیک ترین جای ممکن می گذاریم و دنبال کارهای دیگر می رویم. شاید همان روز یا همان لحظه از این کار حس خوبی داشته باشیم اما مطمئنا پس از گذشت چند ساعت یا چند روز، باید منتظر خانه ای به هم ریخته باشیم که هر یک از اسبابش در گوشه ای افتاده و خاک می خورد.پس اگر نمی خواهید خانه تان نظم و ترتیبش را از دست بدهد و اگر دوست دارید همیشه همه چیز در جای خودش باشد، هیچ وقت و به هیچ بهانه ای اسباب خانه تان را جابه جا نکنید. خستگی، عجله، بی حوصلگی و هیچ موضوع دیگری هم نباید بهانه ای شود برای بی نظمی و به هم ریختگی!این همه اسباب به چه دردی می خورد؟بعضی خانه ها بیشتر از این که شبیه خانه و محلی برای زندگی باشد، مثل سمساری هاست، پر از اسباب و وسایل مختلف. انگار برای صاحبخانه خیلی هم مهم نیست که خانه اش اندازه یک قوطی کبریت است و نباید این همه بار و اسباب را داخل آن بچیند.این خانه ها معمولا نه تنها به ساکنانش آرامش نمی دهد که اغلب هم به هم ریخته و بی نظم به نظر می رسد؛ چون به هر گوشه ای که نگاه کنید، حتما یکی دو وسیله مختلف خواهید دید. شاید تمام لوازم با نظم و ترتیب هم چیده شده باشد، ولی اینقدر تعدادشان زیاد است که به هیچ عنوان نظمی در آنها دیده نمی شود و نمی تواند آرامش بخش باشد.نگران نباشید؛ بدون ترس و تردید، اسباب اضافی را کنار بگذارید و از آنها نجات پیدا کنید. بعضی لوازم هم اضافه نیست و حتما روزی به کارتان خواهد آمد اما برای مرتب کردن آنها هم راه حلی وجود دارد. لازم نیست همه اشیا و اسباب مورد نیاز و ضروری را جلوی چشم بچینید. می توانید آنها را مرتب کرده و در قفسه ها، کمدها، کابینت ها، جالباسی یا هر فضای مناسب دیگری که در اختیار دارید، قرار دهید.یادتان باشد خانه های شلوغ و پر از لوازم هیچ وقت مرتب و منظم به نظر نمی آید و آرامش ساکنان خانه را نیز برهم می زند.کمد آقای ووپیآقای ووپی را یادتان هست؟ همان شخصیت معروف و محبوب کارتون های دوران کودکی، همان که هر وقت در کمدش را باز می کرد تمام اسباب و اثاثیه اش بیرون می ریخت. حالا حکایت بعضی هم همین داستان آقای ووپی را یادآوری می کند.آنهایی که خانه هایشان تمیز است و مرتب. هر چیزی سرجای خودش است و هیچ وسیله اضافه و سرگردانی در خانه شان دیده نمی شود. همان ها که خیلی تمیزند، ولی وای به روزی که مجبور شوند در حضور مهمانان، در کمدی را باز کنند یا داخل کابینت شان مشخص شود!این افراد ـ که البته تعدادشان هم خیلی کم نیست ـ چنان راحت و بی دردسر و در عرض چنددقیقه، کل خانه شان را تمیز می کنند که دهان از تعجب باز می ماند. آنها شیوه مخصوصی دارند که واقعا در کوتاه ترین زمان ممکن، خانه را تمیز و مرتب خواهد کرد.یک، دو، سه و همه چیز داخل کمد، انباری، کابینت ها، زیر فرش، زیر تختخواب یا هر جای دیگری که دیده نشود. خوب مهمان ها هم نمی بینند و از نظر آنها همین قدر تمیز بودن کافی است!اما در کابینت که باز می شود، قابلمه ها روی هم چیده شده و بدون هیچ نظمی بالا رفته است. روی قابلمه های کوچک و بزرگ، قوطی های رب و بسته های ماکارونی است. کمی که بیشتر بگردید و دقیق تر نگاه کنید، کیسه های فریزر و زباله هم چیده شده و کنار قابلمه ها قرار گرفته (البته بهتر است بگوییم به زور جا داده شده) .درِ کابینت های ردیف بالا را که اصلا نمی شود باز کرد؛ چون به محض این که در باز شود، چند قاشق و چنگال روی سرتان می افتد و بعد از آن باید سریع جلوی بسته های حبوبات را بگیرید تا آنها نیفتد. تازه علاوه بر اسباب آشپزخانه، گاهی سروکله اسباب بازی های ریز و درشت بچه ها هم در کابینت ها پیدا می شودبدتر از کابینت ها، کمدهای داخل اتاق است. لباس هایی که تمیز و کثیف، بدون هیچ نظمی روی هم تلنبار و کنارش چند جعبه کفش چیده شده است. روی جعبه های کفش، چند بسته صابون است و کنار آن یک سبد پر از مداد ، خودکار ، خط کش و... .مسلما پیدا کردن لوازم مورد نیاز در چنین خانه ای، اینقدر دشوار است که بسیاری از اوقات از خیرشان می گذریم. اینها همان کسانی هستند که تند و با عجله، بدون این که به این روزها فکر کنند، اسباب و لوازمی را که روی زمین خانه شان ولو شده، داخل کمد و کابینت جا می دهند و فکر می کنند همین که ظاهر خانه شان تمیز باشد، کافی است.اما مگر فقط ظاهر خانه است که اهمیت دارد؟ مگر برای پیدا کردن لوازم شخصی نباید کمدها و کابینت های تمیز و مرتبی داشته باشیم؟پس اگر شما هم می خواهید از این وضع نجات پیدا کنید و کمدها و کابینت های تمیز و منظمی داشته باشید، زود دست به کار شوید و هر چیز را سر جای خودش قرار دهید. اگر هم بعضی لوازم هنوز جایی برای خودشان ندارند، همین امروز یک جای ثابت و همیشگی برای شان تعیین کنید؛ مطمئن باشید این کار به نفع تان است و کمک می کند همیشه زودتر وسایل تان را پیدا کنید. البته وسایلی که تمیز و مرتب بوده و زیر دست و پا دوباره کثیف نشده است.

ر

دست از این کارها بردارید تا همیشه شاد بمانید

 

زندگی شادتر,شادی بیشتر,شادبودن

در زندگی شما فعالیت‌هایی وجود دارند که با انجام ندادن آنها می‌توانید زندگی شادتری را تجربه کنید. همین حالا این کارها را از زندگی‌تان حذف کنید تا بیشتر بخندید.

بی‌تفاوت نباشید
عده‌ای اعتقاد دارند شادی همانند یک پروانه است. مادامی که برای به دست آوردنش خودتان را به تقلا و تکاپو می‌اندازید از دستان شما فرار می‌کند اما همین که نسبت به آن بی‌توجه شدید خواهید دید همانند پروانه روی شانه‌های شما خواهد نشست، اما با احترام به همه کسانی که چنین عقیده‌ای دارند باید بگوییم این باور دقیقا اشتباه است. شادی چیزی است که شما باید انتخابش کنید و نسبت به آن بی‌تفاوت نباشید تا به سمتتان بیاید. با بی‌تفاوتی هیچ پروانه شادی‌بخشی روی شانه‌های شما نخواهد نشست.

منزوی بودن ممنوع!
شادی یک هدیه الهی نیست که خداوند آن را به کسی داده و دیگری را از آن محروم کرده باشد بلکه این شما هستید که باید شادی را وارد زندگی‌تان کنید. یکی از راه‌هایی که می‌تواند در شادی شما تاثیر زیادی داشته باشد بالابردن مهارت‌های اجتماعی‌تان است. با افرادی در ارتباط باشید که احتمال شادبودنتان را افزایش دهند. مصاحبت با این افراد امید و انگیزه را در شما تقویت می‌کند و اجازه منفی‌بافی و ناامیدی به شما نخواهد داد چون دوستان شاد همیشه نکات مثبت خوبی برای یادگرفتن خواهند داشت. در محیط کارتان نیز مهارت‌های اجتماعی‌تان را بالا ببرید و سعی کنید به دایره دوستانتان بیفزایید. هر چقدر منزوی و گوشه‌گیر باشید به همان میزان شادی بیشتری را از زندگی‌تان دور کرده‌اید.

کینه را حذف کنید
هر چقدر راحت‌تر دیگران را ببخشید به همان اندازه خود را از بروز اتفاقاتی که به واسطه خشم به وجود می‌آید در امان نگه داشته‌اید. وقتی کمتر دچار خشم شوید بدن سالم‌تر و روان پرنشاط‌تری خواهید داشت. اگر می‌خواهید کمتر از دیگران عصبانی شوید و کینه به دل بگیرید، از دیدگاه آنها به رفتارهایشان نگاه کنید. وقتی خودتان را جای کسی می‌گذارید بهتر شرایط او را درک می‌کنید و برای بعضی رفتارهای ناخوشایندی که از او سر می‌زند دلیل قانع‌ اوکننده‌ای برای خودتان خواهید داشت که باعث می‌شود راحت‌تر او را ببخشید. با بخشش دیگران شادمانی واقعی و بدون وابستگی به چیزی را تجربه خواهید کرد.

کمتر تلویزیون تماشا کنید
تحقیقات دانشمندان نشان می‌دهد وقتی خود را درگیر فعالیت‌هایی می‌کنید که معنادار هستند و از نظر خودتان مفید به حساب می‌آیند، شادی بیشتری را وارد زندگی‌ و روحیه‌تان می‌کنید اما وقتی درگیر فعالیت‌هایی می‌شوید که در آنها کمتر در جریان هستید و حالت منفعل به خود می‌گیرید، برای مثال تماشای تلویزیون، روحیه‌تان بیشتر دچار کسالت می‌شود. وقتی در تعطیلات هستید قبل از اینکه فعالیتی را به‌عنوان گذران وقت انتخاب کنید ابتدا آن را مورد ارزیابی قرار دهید که آیا به نظرتان مفید است یا خیر. البته منظور این نیست که شما هرگز نباید تلویزیون تماشا کنید بلکه زمان آن را محدود کنید و در عوض کارهایی انجام دهید که حس مفید بودن به شما می‌دهد. درگیر شدن در کارهای مفید و معنادار شادی بسیاری را به زندگی‌تان انتقال خواهد داد.ر

نگذارید زندگیتان کسل کننده ویکنواخت شود!

بدون برنامه‌ریزی قبلی تصمیم بگیرید به مسافرت برویدگاهی اوقات زندگی بسیار عادی و تکراری می‌شود. برای فرار از این وضعیت لازم است هر چند وقت یکبار بدون برنامه‌ریزی قبلی به یک مسافرت زمینی بروید.
نیازی نیست از قبل درباره‌اش فکر کنید؛ به فکر آن باشید که در لحظه تفریح کنید و از زندگی لذت ببرید.

دل و جرات خود را بیشتر کنید

زندگی کسل کننده,زندگی یکنواخت,لذت بردن اززندگی

بعضی اوقات از کمبود آدرنالین در زندگی خود رنج می‌بریم! باید سعی کنیم کار جدید و جسورانه‌ای انجام دهیم. مثلا اسکی رفتن را تجربه کنید یا اینکه به باغ وحش رفته و مارها را از نزدیک ببینید.
این کارها هیجان را دوباره به زندگی شما برمی‌‌گردانند و شما مجددا همان حسی را تجربه می‌کنید که در نخستین روزهای زندگی مشترک خود داشتید.

 

برخی تعطیلات را جشن بگیرید

زندگی کسل کننده,زندگی یکنواخت,لذت بردن اززندگی

چرا منتظر یک عید، تولد و یا سالگرد ازدواج بمانید تا جشن بگیرید؟ به هزار و یک دلیل مختلف می‌توان در روزهای بسیار زیاد سال جشن گرفت.
این کار را با پختن یک غذای خاص، خریدن یک هدیه کوچک و روشن کردن دوباره شعله عشق در وجودتان انجام دهید.

کمی اجتماعی‌تر شوید

زندگی کسل کننده,زندگی یکنواخت,لذت بردن اززندگی

گاه مشکل زوج‌ها این است که وقت کافی برای هم ندارند و گاهی هم مشکل اصلی آنها تنها بودن، انزواطلبی و دوری گزیدن از اجتماع است.
برای رفع این وضعیت کسالت‌بار در یک کلاس ثبت نام کنید، برخی کارها را با دیگران انجام دهید، به آنها کمک کنید و حرف بزنید و روابط اجتماعی خود را بهبود ببخشید.

گفت‌وگوهای جالب و شنیدنی داشته باشید

زندگی کسل کننده,زندگی یکنواخت,لذت بردن اززندگی

زندگی گاهی اوقات دچار رکود می‌شود؛ به خصوص برای زوج‌ها این اتفاق بیشتر می‌افتد. دلیل آن هم این است که آنها همیشه راجع به چیزهای ثابت با هم حرف می‌‌زنند.

اگر حرف‌ها و بحث‌های شما تکراری شده‌اند، موضوعات جالبی برای بحث کردن و حرف زدن پیدا کنید. با خواندن یک کتاب و یا تماشای یک فیلم ایده بگیرید و راجع به چیزهای جالب با همسرتان حرف بزنید. داشتن روابط خوب نیاز به ترکیب سالمی از زمان با کیفیت، تجربیات جدید و محرک‌های درونی و عاطفی دارد.

اگر احساس می‌کنید چیزی در رابطه‌تان از بین رفته یا کمرنگ شده است، شاید دلیل آن این باشد که شما دیگر تلاشی برای ساختن رابطه‌تان نمی‌کنید. اما با روش‌های جدید می‌توانید تازگی رابطه‌تان را بازیابید.

گاه برخی دلایل باعث از هم پاشیدن یک خانواده و برهم خوردن یک رابطه می‌شوند و این دلایل گاهی بسیار پوچ و واهی هستند و اصلا ارزش آن را ندارند که رابطه‌ای به خاطر آنها تیره و تار شود، اما چگونه می‌توان از اشتباه‌ها چشم‌پوشی کرد و رابطه‌ها را حفظ نمود؟

بعضی خطاها و اشتباه‌ها می‌توانند اعتماد بین زوج‌ها را از بین ببرند؛ مثل خیانت، دروغ‌های بزرگ و برخی مسائل دیگر که در نهایت یک سوال باقی می‌ماند و آن اینکه آیا می‌توان همه‌چیز را به حالت قبل بازگرداند و این رابطه را بدون توجه به آن خطا ادامه داد؟

بعد از پرده‌برداری از تمام رازها و پنهان کاری‌ها، دوباره از نو شروع کنید:

زندگی کسل کننده,زندگی یکنواخت,لذت بردن اززندگی

همه‌چیز را کاملا روشن و شفاف کنید و به حقایق متوسل شوید. مسوولیت کارهای خود را به عهده بگیرید. در مورد همه‌چیز صادق و رو راست باشید و هیچ‌چیز را پنهان و پوشیده نگاه ندارید؛ چرا که بعدها به خاطر آن درگیر مشکلات دیگری می‌شوید. شاید گفتن و یا شنیدن حقایق در این مرحله بسیار دردناک باشد، ولی باید آنها را پذیرفت.

از اعماق قلب خود از همسرتان معذرت خواهی کنید:

زندگی کسل کننده,زندگی یکنواخت,لذت بردن اززندگی

یک عذرخواهی کامل و موثر می‌تواند بسیاری از مسائل را حل کند. دلجویی شما باید ابتدا از اعماق وجودتان باشد. عذرخواهی کردن به زبان و اقرار به اشتباه‌ها اصلا کافی نیست.

شما باید با تمام وجود از اشتباه خود پشیمان شده و درک کرده باشید که چه کار کرده‌اید. معذرت‌خواهی اگر واقعی باشد، روی همسرتان تاثیر خواهد گذاشت.
سوءتفاهم‌ها را برطرف کنید و منظورتان را آشکارا به همسر خود بفهمانید.
منبع: madarclubر

شخصیت شناسی: چه رنگی میپوشی؟


اگر قرار بود تمام پیام ها با یک رنگ منتقل شوند بودن این همه رنگ در دنیا بیهوده بود. خیلی سال پیش، وقتی اجداد آدمی توی جنگل ها زندگی می کردند با دیدن رنگ سبز آرام می شدند و با قرمز احساس خطر می کردند. اینطوری خوب و بد بودن گیاهان یا حتی سمی بودنشان را متوجه می شدند. حالا و با گذشت این همه زمان، رنگ ها معانی وسیع تری پیدا کرده اند. هر چند که ریشه ها هنوز همان ریشه های قدیمی هستند.

در این صفحات از تاثیر رنگ لباس ها روی افرادی که با شما در ارتباط هستند می گوییم، اینکه چه بایدهایی پیش رو دارید و چه نبایدهایی. فقط یک قانون کلی را در نظر بگیرید. هر چقدر رنگ ها روشن تر باشند سایزتان را بزرگتر نشان می دهد و هر چه تیر تر باشند شما را لاغرتر می کنند. به دنیای رنگ ها خوش آمدید!

به رنگ ثروت

شخصیت شناسی,شخصیت شناسی,شخصیت شناسی رنگ لباس

طلایی پوش ها

طلایی از آن رنگ هایی است که موقع پوشیدنش باید احتیاط زیادی کنید چون رعایت نکردن تنها یک نکته ساده درباره این رنگ ممکن است ظاهرتان را زشت جلوه دهد. طلایی رنگ ثروت، تمول، خوشی و قدرت است. تا جایی که می توانید سعی کنید این رنگ را با سایر رنگ ها از جمله سفید ترکیب کنید تا شیک تر شود و زیاد توی ذوق نزند.

چه سنی بپوشد؟
بهتر است بعد از 30 تا 35 سالگی سراغ این رنگ بروید.

چه شغل هایی سراغش می روند؟
مجری ها و روابط عمومی ها می توانند از بعضی المان های طلایی در ظاهرشان استفاده کنند. برای سایر شغل ها محدودیتی نیست.

چه تاثیری می گذارد؟
این رنگ خیره کننده شما را فردی مصمم و قدرتمند نشان می دهد.

چه فصلی بپوشم؟
این رنگ چهار فصل است اما در فصل های گرم به طرز عجیبی بهتر به نظر می آید.

دنبال هیجان هستید؟

شخصیت شناسی,شخصیت شناسی,شخصیت شناسی رنگ لباس

قرمزپوش ها
وقتی کسی قرمز می پوشد یعنی فردی بسیار برونگرا و اجتماعی است و می داند چطور خودش را در دل دوستانش جا کند.

چه سنی بپوشیم؟
بهتر است از این رنگ بعد از بیست سالگی و نهایتا تا 45 سالگی استفاده کنید.

چه تاثیری می گذارد؟
با اینکه قرمز در کوتاه مدت تاثیرات خوبی روی اطرافیان می گذارد ولی استفاده طولانی مدت از این رنگ ممکن است باعث ایجاد احساس خستگی یا در حالت حادتر عصبانیت افراد شود.

آدم با نفوذی هستید؟

شخصیت شناسی,شخصیت شناسی,شخصیت شناسی رنگ لباس

یشمی پوش ها
یشمی و زمردی دو تناژ نزدیک به هم و از زیرمجموعه رنگ سبز هستند. این رنگ ها نماینده اشرافیت، تمول مالی و قدرتمندی هستند. گاهی وقت ها این رنگ مورد استفاده آقایانی قرار می گیرد که سعی دارند روی بقیه نفوذ پیدا کنند. در صورتی که زمردی با طلایی ترکیب شود، تاثیرگذاری اش دو چندان خواهد شد.

چه سنی بپوشم؟
این رنگ محدودیت سنی خاصی ندارد و خانم ها از بیست سالگی به بعد تا هر سنی که دلشان خواست می توانند آن را بپوشند و لذت ببرند.

چه شغل هایی سراغش می روند؟
این تناژ که به سبز اتاق عملی معروف است نیز از مجموعه رنگ های محبوب پزشکان است و به بیمار قدرت و تسلط پزشک را تلقین می کند.

چه تاثیری می گذارد؟
اگر دوست دارید بقیه به عنوان شخصی با ابهت و قدرت نفوذ بالا از شما یاد کنند، این رنگ انتخاب مناسبی برایتان خواهد بود.

چه فصلی بپوشم؟
بیشتر فصل های سرد سال.

دریا دل ها

شخصیت شناسی,شخصیت شناسی,شخصیت شناسی رنگ لباس

آبی پوش ها
و اما رنگ زیبای آرامش! رنگی که قادر است ذهن را آرام و استرس را کم کند و حتی اگر زیاد شود باعث سردی و یأس شود. کسی که آبی می پوشد آدم آرامی است و احتمالا وفادار هم هست.

چه سنی بپوشیم؟
بسته به تناژ رنگ، سن استفاده از آن فرق می کند ولی این تناژ برای تمام سنین زیبا و روح افزاست!

چه شغل هایی سراغش می روند؟
نقاش ها و تمام هنرمندانی که کار هنری شان احتیاج به صبر و حوصله دارد، این رنگ را می پسندند. برای مصاحبه های شغلی هم به خصوص آقایان می توانند روی آبی حساب کنند.

چه تاثیری می گذارد؟
آبی تداعی کننده وفاداری، آرامش و صبر است.

چه فصلی بپوشیم
قطعا فصل های گرم سال بهترین زمان آبی پوش شدن هستند.

از دل قصه ها

شخصیت شناسی,شخصیت شناسی,شخصیت شناسی رنگ لباس

صورتی پوش ها
صورتی هم مثل آبی رنگ روحیه های ملایم آرام است. کسانی که رویاهایشان را دوست دارند، دنبال ایده آل های دوست داشتنی خودشان هستند و در این مسیر آهسته و صبور قدم برمی دارند.

چه سنی بپوشیم؟
برای پوشیدن صورتی ملایم محدودیتی نیست. تناژهای تند این رنگ اما برای بیست تا سی و پنج سال ها مناسب ترند.

چه شغل هایی سراغش می روند؟
پرستاران و هنرمندان رشته های مختلف بیشتر از این رنگ استفاده می کنند.

چه تاثیری می گذارد؟
نوعی صداقت کودکانه و روحیه ای شاد اما آرام را به نمایش می گذارد، روحیه ای که بی شیله پیله است و مهربان.

چه فصلی بپوشیم؟
فصل های گرم سال به خصوص بهار بهترین زمان پوشیدن این رنگ است.

معروف به قناری!

شخصیت شناسی,شخصیت شناسی,شخصیت شناسی رنگ لباس

زردپوش ها
زرد رنگ انرژی بخشی است؛ هر چند وقتی که تند شود و زیاد، می تواند به عصبانیت و ناراحتی منجر شود اما در حالت کلی برای لباس انتخاب خوبی است. افرادی که زرد می پوشند، برونگرا هستند.

چه سنی بپوشیم؟
بهتر است از این رنگ، جوان ترها استفاده کنند. تناژهای روشن تر و ملایم تر اما محدودیتی ندارند.

چه شغل هایی سراغش می روند؟
هیچ قشر خاصی سراغ این رنگ نمی رود. پوشیدن زرد کاملا سلیقه ای است.

چه تاثیری می گذارد؟
زرد از شما تصویری شاد و خستگی ناپذیر می سازد.

چه فصلی بپوشیم؟
فصل های گرم سال


من از چیزی نمی ترسم!

شخصیت شناسی,شخصیت شناسی,شخصیت شناسی رنگ لباس

نارنجی پوش ها
کسی که نارنجی می پوشد آدم خونگرمی است، آدمی است که از دیده شدن واهمه ندارد و برعکس آنقدر به خودش اعتماد دارد که دوست دارد دیده شود. نارنجی پوش ها آدم های برونگرایی هستند و اغلب حتی در جمع های غریبه هم دوستان زیادی پیدا می کنند.

چه سنی بپوشیم؟
20 تا 45 سالگی مناسب ترین سن برای پوشیدن نارنجی روشن است. برای تناژهای تیره این رنگ، محدودیتی نیست.

چه شغل هایی سراغش می روند؟
باز هم هنرمندان! اصلا بعید نیست خبرنگاری را ببینید که نارنجی پوشیده! او دوست دارد با بقیه حرف بزند و ارتباط برقرار کند.

چه تاثیری می گذارد؟
نارنجی ممکن است برای آدم های محافظه کار نوعی خطر محسوب شود، بنابراین اگر نامزدی دارید که محافظه کار است بهتر است در دیدارهای اول سراغ این رنگ نروید.

چه فصلی بپوشیم؟
فصول سرد سال برای پوشیدن نارنجی بهترند. این رنگ گرم است.

 

نهایتا مسالمت جو هستید!

شخصیت شناسی,شخصیت شناسی,شخصیت شناسی رنگ لباس

سبزپوش ها
اگر موقع انتخاب لباس، صرف نظر از مد دنبال رنگ سبز هستید و به این رنگ عشق می ورزید، بدانید و آگاه باشید که یکی از افراد مسالمت جوی در این روزگارید! سبز رنگ آرامش و طبیعت است؛ رنگی که با دیدن آن احساس طراوت و تازگی خواهید کرد. بسته به اینکه این رنگ چه طیفی داشته باشد، معانی مختلفی دارد اما این تناژ نماینده صلح جویی شماست، هر چند که گاهی ممکن است هیجان بر شخصیت تان غالب شود اما درنهایت دنبال آرامش هستید!

چه سنی بپوشیم؟
هر چند که بیشتر از رنگ مدل لباس در تعیین سن کسی که آن را می پوشد موثر است اما در مورد این رنگ بهتر است خانم های بالای 30 سال دست به انتخاب آن بزنند.

چه شغل هایی سراغش می روند؟
جالب است بدانید رنگ سبز، رنگ مورد علاقه بیمارستان هاست. این رنگ آرامش بیمار را بیشتر می کند.

چه فصلی بپوشیم؟
تمام فصول


ملایمت و اصالت

شخصیت شناسی,شخصیت شناسی,شخصیت شناسی رنگ لباس

بژپوشان
بژ ریشه های صورتی و تداعی کننده اصالت و شیک بودن است. با پوشیدن این رنگ زنانگی را با جدیت تلقین خواهید کرد.

چه سنی بپوشیم؟
بهتر است از این رنگ بعد از سن بیست و پنج سالگی استفاده کنید.

چه شغل هایی سراغش می روند؟
هنرمندان و بخصوص بازیگران این رنگ را بسیار می پسندند.

چه تاثیری می گذارد؟
این رنگ به صورت ناخودآگاه احترام سایرین را برمی انگیزاند چون همانطور که گفتیم نوعی حالت جدیت را با زنانگی نشان می دهد.

چه فصلی بپوشیم؟
بستگی به نوع پارچه دارد اما بهتر است در فصل های گرم سال سراغ بژ بروید.

صادقانه پوش ها

شخصیت شناسی,شخصیت شناسی,شخصیت شناسی رنگ لباس

سفید پوش ها
سفید رنگی خنثی است اما معانی خنثی ندارد. کافی است این رنگ را بپوشید تا نشان دهید دنبال آرامش هستید. سفید تداعی گر احساس معصومیت یا پاکی است. کسانی که سفید می پوشند باید اعتماد به نفس بالایی داشته باشند چون این رنگ ممکن است به سرعت کثیف شود.

چه سنی بپوشیم؟
هیچ محدودیتی برای پوشیدن این رنگ نیست.

چه شغل هایی سراغش می روند؟
پزشکان و پرستاران از این رنگ بیشتر استفاده می کنند چون هرگونه آلودگی سریعا خودش را نشان خواهد داد.

چه تاثیری می گذارد؟
سفید رنگ جذاب و شیکی است و این دو صفت را هم در ذهن بیننده تداعی می کند، ضمن اینکه پیام تمیزی، روراستی و صداقت را هم می دهد.

چه فصلی بپوشیم؟
تمام فصل های سال برای پوشیدن سفید مناسب هستند اما از آنجا که این رنگ نور را از خودش عبور می دهد و مانع احساس گرما هم می شود، می توانید در بهار و تابستان بیشتر سراغش بروید.

زمینی ها

شخصیت شناسی,شخصیت شناسی,شخصیت شناسی رنگ لباس

خاکی پوش ها
خاکی یکی از رنگ های خنثی است و می توانید آن را با بیشتر رنگ ها ست کنید. این رنگ نماینده تعادل، افتادگی و در عین حال عدم تمایل به جلب توجه است. اصلا بعید نیست کسی که رنگ مورد علاقه اش خاکی است آدمی باشد که به تنهایی بیشتر از در جمع بودن علاقه داشته باشد. این فرد احتمالا زیاد به حرف زدن علاقه ای ندارد و به شنیدن علاقه بیشتری دارند.

چه سنی بپوشیم؟
این رنگ هم محدودیت ندارد اما بهتر است اگر رنگ مورد علاقه تان نیست، بعد از 24 سالگی سراغش بروید و استفاده از آن را محدود کنید.

چه شغل هایی سراغش می روند؟
برای این رنگ شغل مشخصی تعریف نشده است ولی اگر دیدید شاعران و نویسنده هایی سراغش رفته اند، تعجب نکنید.

چه تاثیری می گذارد؟
این رنگ در نگاه اول تاثیر چندانی نمی گذارد چون رنگی نیست که جلب توجه کند اما احتمال اینکه این رنگ را بپوشید و آدمی آرام و ملایم به نظر برسید زیاد است.

چه فصلی بپوشیم؟
بهتر است از این رنگ در فصل های گرم کمتر و در فصل های سرد بیشتر استفاده کنید.

 

ابهت و رمز و راز

شخصیت شناسی,شخصیت شناسی,شخصیت شناسی رنگ لباس

سیاه پوش ها
بالاتر از سیاهی رنگی نیست. این رنگ ترکیب تمام رنگ های دنیاست اما خصوصیات همه آنها را ندارد. سیاه رنگی است که با آن می شود به راحتی پنهان شد و به چشم نیامد. بنابراین رنگ مناسبی برای کسانی است که خجالتی هستند اما اگر مصاحبه کاری دارید یا موقعیتی پیش آمده که باید در آن، توانایی هایتان را نشان دهید، سراغ این رنگ نروید.

چه سنی بپوشیم؟
این رنگ محدودیت سنی ندارد ولی جوان ترها بهتر است انتخابش نکنند.

چه شغل هایی سراغش می روند؟
مشکی رنگی رسمی است. این رنگ در مورد افرادی که برنامه ریزی مراسم مجلل را برعهده دارند (ودینگ پلنرها) مناسب است.

چه تاثیری می گذارد؟
با پوشیدن این رنگ، آدمی با ابهت، مرموز و بانفوذ به نظر خواهید رسید.

چه فصلی بپوشیم؟
تا حد امکان در تابستان سراغ این رنگ نروید.

به رنگ ارغوان

شخصیت شناسی,شخصیت شناسی,شخصیت شناسی رنگ لباس

ارغوانی پوش ها
ارغوانی از زیرمجموعه های بنفش است. خیلی ها می گویند بنفش رنگ یأس آوری است اما واقعیت این است که بنفش رنگی سرد اما زیبا و شیک است. ارغوانی هم که جای خود دارد! این رنگ نشاندهنده ثروت و ظرافت است!

چه سنی بپوشیم؟
برای پوشیدن ارغوانی بهتر است بالای 30 سال را در نظر بگیرید.

چه شغل هایی سراغش می روند؟
این رنگ کاملا سلیقه ای است.

چه تاثیری می گذارد؟
کسی که ارغوانی می پوشد، رازهای زیادی دارد اما علاقه ای به افشا کردنشان برای هر کسی ندارد. این افراد، خوددار هستند.

چه فصلی بپوشیم؟
تناژهای روشن را در نیمه اول سال و تیره ترها را برای نیمه دوم سال بگذارید، بهتر است!
منبع:همشهری تندرستیر